خدایا، کاش می شد یک گوشه نشست و ساعت ها با تو حرف زد.

لحظه های با تو بودن را خیال کرد و حرف هایت را تماشا کرد.


اما، ایمان تنها به حرف نیست و به عمل هم هست.

چه بسا، حرف های بسیارمان برای فرار از عمل بود و خاموش کردن وجدانمان و باور ِ خیالی به اینکه خوبیم. سندش هم حرفهای قشنگمان است.


آخ خدا. کمکم کن از پس عمل برآیم و حرف را هم به وقتش و به اندازه -نه کم و نه زیاد- بگویم.

خدایا، معلم تویی، راهنما و مشاور و رفیق و "همپا" هم تویی و قاضی هم تو. چه بهتر از این که قاضی ام، لحظه لحظه هایم را خوب می نگرد (و دستگیری هم می کند) و این نهایت عدالت است. و اما چه ترسناک که لازمه عدالت، سنجش بدی ها هم هست و چه خوب و چه سخت که هیچ چیز از نگاه تو غافل نمی ماند. 


+ «هر کس به اندازه ذره ای عمل شری کرده باشد، آن را می بیند و هر کس به اندازه ذره ای عمل خیر کند آن را می بیند». باورش کن.

 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Daniel راهنمای گردشگری رونق تولید روشنگری در سخنان ناب بزرگان مجموعه گرافیکی آرت اند دیزاین سئو سایت / طراحی سایت / تبلیغات تفکر دکترینال فال و طالع بینی اندیشه سعید مو خود را در کلینیک بکارت بهتر است